سال 1971
در یک کنسرت خیریه در بنگلادش شرکت کرد و پس از اجرای ناموفقی که در تور آمریکا
داشت تا سال 1991 از موسیقی فاصله گرفت. در همین ایام او با پتی "patti" ازدواج کرد اما خیلی زود از هم جدا
شدند بعدها پتی با اریک کلاپتون ازدواج کرد علیرغم همه اینها جورج هریسون و اریک
کلاپتون همچنان دوستان خوبی بودند.
جرج
اینبار با "Olivia
avias" منشی
شرکت "Dork horse"
آشنا
شد و با او ازدواج کرد که حاصل این ازدواج پسری به نام "dhani" بود سال 1980 جرج کتاب خاطراتش را به
نام "من مال خودم هستم
I am mine" منتشر کرد سپس به جمع آوری ترانههای بیتلها مشغول شد و
توانست گلچینی از بهترینهای این گروه را منتشر کند.
وی
همان زمانی که با بیماری سرطان درگیر بود پزشکان از وجود یک تومور مغزی خبر دادند
جورج پس از سپری کردن مدتهای طولانی در درمانگاههای سوئیس و آمریکا سرانجام در
29 نوامبر 2001 در بیمارستانی در آمریکا درگذشت.
هرگز آن را به پال یاد نداد چرا که معتقد بود هر چیزی را از راه آکادمیک و اصولی باید یاد گرفت پال با نواختن ترومپت کار خود را شروع کرد ولی چپ دست بودنش کار را برای او دشوار می کرد اما بههرحال او توانست گیتار را به خوبی یاد بگیرد یک روز دوستش ایوان او را به مراسم جشنی برد که در آن گروه "quarry men" برنامه داشتند پال آنجا با جان لنون آشنا شد جان گیتارنوازی او را دید و به شدت شیفته آن شد جان از او خواست تا به گروه جدیدالتاسیس آنها بپیوندند.
پس از
مدتی که بیتلها در همه جای جهان شناخته شدندسال 1967 پال با لیندا ایستمن "Linda Eastman" آشنا شد و دو سال بعد
یعنی درست زمانی که بیتلها از هم جدا شدند با او ازدواج کرد پس از انحلال بیتلها،
پال به اجرای تکنفره روی آورد و آلبوم
"mccartner" را روانه بازار کرد وی همین سالها گروهی به
نام wings را ترتیب
داد که موفقیتهای بسیاری با آنها به دست آورد این گروه با انتشار آلبوم "روی
خط فرار "Band on the run توانست دو
جایزه گرامی را بدست آورد. پال سال 1997 در قصر باکینگهام انگلیس لقب سر از ملکه
انلگستان دریافت کرد. 17 آوریل 1998 پال همسرش را که دچار بیماری سرطان بود از دست
داد با این حال او همچنان به ترانه سرایی مشغول است.
رینگو استار Ringo Starr جولای 1940 در لیورپول انگلستان به دنیا آمد . او تنها فرزند ریچار استارکی و الویس گلاو Elsie Gleave بود . رینگو پنج ساله بود که پدر آنها را ترک کرد و سرپرستی اش را مادرش به عهده گرفت. رینگو در 5 سالگی وارد مدرسه شد اما این سن برای او کم بود و مشکلات خاص خود را داشت تا اینکه در 6 سالگی بر اثر عفونت آپاندیس دچار بیماری شد و پس از بستری شدن در بیمارستان به مدت 10 هفته به کما رفت درست زمانی که مادرش کاملا ناامید شده بود پزشکان خبر خوبی به او دادند رینگو پس از 6 ماه به هوش آمد آنها برای اطمینان از سلامتی او 6 ماه دیگر نیز او را در بیمارستان نگه داشتند رینگو از درس و مدرسه عقب افتاد اما Marie Maguire بچه همسایه شان به کمک او آمد و به عنوان معلم خانگی با او کار کرد.
سال 1953 مادرش الویس با هری گلاوز Harry Graves ازدواج کرد این زمانی بود که رینگو دوباره به علت بیماری دوران کودکی روانه بیمارستان شد اما اینبار بیماری طول کشید و رینگو دو سال در بیمارستان بستری شد سختی و مشقت دورانی که رینگو گذراندهبود از وی فردی آرام، متفکر ساخت. وقتی 15 سالش بود از بیمارستان مرخص شد و سراغ مدرسه رفت اما هرگز نتوانست هیچ یک از امتحانات را به خوبی پشت سر بگذارد این بود که رینگو به فکر یک شغل افتاد. او ابتدا به عنوان پیک در اداره راه آهن لیورپول استخدام شد اما از معاینات پزشکی قبول نشد سپس به عنوان گارسون در یک کشتی تفریحی که بین ولز و لیورپول حرکت میکرد مشغول به کار شد که چندی نگذشت از آنجا هم اخراج شد تا این که در یک شرکت مهندسی استخدام شد. رینگو در این شرکت با دوستانش اوقات فراغت و زمانهای نهار دور هم جمع میشدند و به نوازدگی میپرداختند.
سال 1959 رینگو به اتفاق همکارانش گروهی به نام Rory storm تشکیل داد که در مراسمهای مختلف برنامه اجرا میکردند رینگو عادات عجیب و غریبی داشت دوست داشت لباسهای کابوی بپوشد و انگشتانش را همیشه پر از انگشتر کند و به همین دلیل به او رینگو میگفتند او همچنین آخر فامیلی خود را عوض کرد و آن را به استار تغییر داد. سال 1960 اسم گروهش را به گردباد Hurricanes عوض کرد و راهی هامبورگ آلمان شد جایی که با گروه بیتلها آشنا شد.
سال 1962 پال مک کارتنی از او خواست تا به گروه بیتلها بپیوندد رینگو به سرعت ازاین فرصت استفاده کرد. 5 سال بعد رینگو با زنی به نام مارین کوکسMaureen cox ازدواج کرد حاصل این ازدواج سه فرزند بود. بعدها مارین در اثر عوارض ناشی از پیوند استخوان درگذشت.
زمانی که بیتلها از هم جدا شدند رینگو دو آلبوم تک نفره روانه بازار کرد رینگو در این مدت علاوه بر تهیه آلبوم کم کم در کار فیلم و تلوزیون هم وارد شد. نسل جدید امروزی شخصیت او را در بسیاری از فیلمها و سریالها به یاد دارند از جمله سریال محبوب "آلیس در سرزمین عجایب". وی همچنین در تهیه دو آلبوم اخیر جورج هریسون و پال مک کارتنی با آنها همکاری داشت.
سال 1995 رینگو نام گروهش را به Ringo Starr تغییر داد و با اعضای گروهش کنسرتهای بزرگی در اکثر نقاط دنیا برگزار کرد ششمین تور رینگو در آمریکا برگزار شد اما این تور ناتمام رها شد چرا که رینگو نامهای از "لی" دختر 24 ساله اش دریافت کرد که از بیمارستانی در لندن فرستاده شدهبود. ولی بعدا تحت عمل جراحی تومور مغزی قرار گرفت؛ رینگو در تمام این مدت از دنیای موسیقی فاصله گرفت.
او حالا در 65 سالگی با همسرش باربارا در خانهای زیبایش در مونت کارولو زندگی میکند و برای گروهش برنامه ریزی میکند طرفداران بیتلها هنوز به دنبال شنیدن آهنگهای این گروه از زبان گروه رینگو هستند.
گروه بیتل ها:
6جولای 1957 جان لنون که رهبری یک گروه موسیقی به نام "مردان کواریQuarry men" را بر عهده داشت با پال مک کارتنی آشنا شد مک کارتنی در آن زمان در کلیسای شهر مشغول نوازدگی بود جان به شدت تحت تأثیر تواناییهای پل در نواختن گیتار قرار گرفت و از او خواست تا به گروه آنها ملحق شود پل دعوت او را پذیرفت و چندی بعد از جان خواست تا از یکی از دوستان دوران دبیرستانش را نیز دعوت کند تا به گروه آنها بپیوندد اما جان نپذیرفت چرا که معتقد بود که سن او خیلی کم است اما بعدها از تصمیم خود پشیمان شد و درست 19 روز مانده به پانزدهمین سال تولد جرج هریسون از او خواست تا به گروه آنها ملحق شود و به این ترتیب پس از اجرای ترانه "Raunchy" هریسون عضو تازه وارد این گروه شد.
نامهای مختلفی برای گروه تازه تشکیل شده پیشنهاد شد از جمله "Johnny & moondogs" ، "Silver beetles" ، "the beatals" و سرانجام "The Beatles" از بین همه آنها انتخاب شد. جان لنون از یکی از دوستان نزدیک خود به نام استوارت استسلیفی "Stuart Sutcliffe" (متولد 23 جولای 1940 در ادینبورگ اسکاتلند، مرگ 10 آوریل 1962 در هامبورگ آلمان) برای نوازندگی گیتار و پیت بست "Pete Best" (متولد 1941 در لیورپول انگلستان) برای طبل زنی دعوت کرد.
سال 1960 پسران جوان در اولین تجربه خود و با رویای پول و شهرت وارد شهر هامبورگ آلمان شدند اما با وضعیت بدی مواجه شدند . آنها مجبور شدند در یک کلوب قدیمی و درب و داغان برنامه اجرا کنند و شبها نیز روی سن سینما بخوابند اولین تجربه حضور آنها بسیار سخت تمام شد چرا که آنها به خاطر سن کم جرج هریسون از آلمان دیپورت شدند.
اواخر سال 1961 برایان استاین "Brian Epstein" یکی از تهیه کنندگان انگلیسی که در کار ضبط و انتشار آثار موسیقی بود ترانهای از بیتلها را شنید و به کار آنها علاقمند شد وی شروع به ضبط و تکثیر آثار آنها پرداخت. وی پس از مدتی تصمیم گرفت که به دیدن بیتلها برود وقتی به کلوب آنها رسید از آنچه میدید شگفت زده شد او با مردان جوانی روبرو شد که دریک محل قدیمی مشغول کار بودند آن روزها لیوپورل پر از این جوانان بود اما چیزی که بیتلها را از آنها مجزا میکرد چهرههای متفاوت با آرایش خاص موهایشان و معصومیتی بود که در چهره هایشان موج میزد. برایان یک سوئیت برای آنها گرفت و رسما مدیر تولید آنها شد. اندک زمانی از سروسامان گرفتن گروه نگذشته بود که با خبر بدی روبرو شدند 10 آوریل 1962 استوارت استلفی گیتاریست گروه بر اثر سکته مغزی در هامبورگ درگذشت بعد از این خبر گروه بلافاصله به آلمان پرواز کردند و هفت هفته در بهترین کلوبهای آلمان به اجرای برنامه پرداختند.
پس از چندین تلاش ناموفق برای پیدا کردن تهیه کننده ای برای ضبط برنامه هایشان بالاخره، جورج مارتین حمایت مالی آنها را پذیرفت در همین زمان پتی بست طبل زن گروه نیز از آنها جدا شد بیتلها، رینگو استار"Ringo Starr" را برای جایگزینی او پیشنهاد دادند اما جورج مارتین نپذیرفت و بجای او از اندی وایت "Andy White" خواست تا به آنها ملحق شود حضور اندی در گروه مدت زمان کمی طول کشید چرا که در هر اجرا گروه بر حضور رینگو اصرار میورزیدند تا اینکه جورج مارتین مجبور به پذیرش نظر جمع شد.
15 اکتبر 1962 اولین ترانه بیتلها به نام "love me do" منتشر شد این ترانه سرآغاز موفقیت گروه بود یکسال بعد آنها به تلوزیون انگلستان دعوت شدند تا به اجرای ترانه "please please me" بپردازند این ترانه با ریتم و هارمونی منسجمی که داشت خیلی زود به رده اول چارت انگلیس وارد شد این برنامه بیش از 6 میلیون بیننده به همراه داشت و به این ترتیب سکوی پرتابی شد برای رسیدن پسران جوان به ثروت و محبوبیت. آنها خیلی زود وارد بازار تجارت شدند. ترانه های بعدی آنها با نام های "with from me to you" ، "yeah yeah yeah she loves you" روانه بازار شدند و ترانه "yeah …" توانست به صدر جدول پرفروشترین انگلستان برسد.
ترانه "I want to hold your hand" بیش از یک میلیون کپی در بریتانیا فروخت و جایگاه خوبی در جدول فروش به دست آورد. این ترانه در نوامبر 1963 وارد جدول پرفروشترینهای آمریکا شد.
سال 1964 سال مهمی برای بیتلها به شمار میرود چرا که آنها موفق شدند تا یکی از بزرگترین بازارهای موسیقی دنیا را بهدست بگیرند. آن سال ملت آمریکا در سوگ رئیس جمهور جان اف کندی سوگوار بودند، الویس پریسلی محبوب و یاغی، به ارتش پیوسته بود، جری لوییس و جک باری درگیر رسوایی حرفهای شدهبودند و Buddy Holly ،Bopper و Ritchie Valens در یک سانحه هوایی کشته شدهبودند در چنین وضعیتی رسانههای آمریکایی تمام توجهشان را روی بیتلها معطوف کردند در 9 فوریه همان سال بیتلها در یک برنامه تلوزیونی به نام "ed sullivon show" حضور پیدا کردند این برنامه یکی از پربینندهترین برنامههای تلوزیونی آمریکا شد به طوری که حتی گفته می شد در زمان پخش این برنامه وقوع هیچ جنایتی در آمریکا ثبت نشده بود. پس از آن بیتلها به محبوبیتی فروان در بین جوانان و نوجوانان دست یافتند نوجوانان در آمریکا موهای خود را به تقلید از آنها بلند می کردند، تی شرتها، عروسکها، آدامسها و هر چیز دیگری که نشانی از بیتلها روی آن بود با استقبال گسترده مواجه می شد روزنامهها و مجلهها مملو از عکسهای آنها بود و این شروع طوفانی بود که بیتلها در آمریکا به راه انداختند. آنها به اتفاق باب دیلون روح تازه ای در موسیقی راک اند رول دمیدند. و تأثیر بسزایی در گسترش این موسیقی در همه جای جهان گذاشتند.
پس از
اجرای موفقیت آمیز در برنامه
"ed sullivon show" گروه به انگلستان برگشت و با استقبال گسترده
مردم و رسانههای این کشور روبرو شد مدتی بعد آنها برای دو فیلم "A Hard day's night" و "help" ترانه ساختند .
یک
سال بعد بیتلها عازم آمریکا شدند تا در استادیوم "Shea" نیویورک به اجرای برنامه بپردازند بیش از
55000 نفر گردهم آمدند که تا آن تاریخ بیشترین حضور برای یک کنسرت بود تور بعدی
توکیو ژاپن بود جایی که بیتلها به خاطر ازدحام گسترده مردم مجبور شدند تمام وقت
در هتل بمانند و تا زمان شروع برنامه اجازه خروج از هتل را نداشتند در کنسرت بعدی
که در فیلیپین برگزار شد بیتلها خیلی مودبانه دعوت شام مادام مارکوس پادشاه
فلیپین را به کاخ سلطنتی رد کردند و این کار باعث خشم مردم شد بیتلها بسرعت آنجا
را ترک کردند.
سال 1966 جان
لنون در گفتگویی اظهار کرد که بیتلها محبوبتر از"عیسی مسیح" است این جمله باعث خشم مردم و رسانه ها شد هر
چند که جان لنون چندین بار مجبور به عذرخواهی شد اما نتوانست از تیر خشم مردم جان
بدر ببرد 19 آگوست1966 وقتی
گروه در آمریکا به سر میبرد نامه تهدید آمیزی که حاوی یک گلوله بود دریافت کردند
این نامه باعث وحشت آنها شد روزبعد در کنسرت سین سیناتی گروهی به صحنه حمله کردند
و تمام دکور و وسایل آنها را شکستند چند روز بعد از آن نیزدر استادیوم لوس آنجلس
مهاجمان به طرفداران گروه حمله کردند و با دخالت پلیس درگیری به خشونت کشیده شد.
آن روزها پاول مک کارتنی به شدت تحت فشارهای روحی بود.
با
همه این شرایط، می توان گفت که بیتلها پدیده های موسیقی دهه 60 بودند آنها با
بیش از 13 آلبوم از محبوبیت مردمی در همه جای دنیا برخوردار بودند اما اعضای گروه
رفته رفته از موسیقی دور شدند و وارد مسایل حاشیه ای شدند پس از اجرای آخرین کنسرت
در پارک
"cardlestick" شهر سان فرانسیسکو، سال 1967 برایان بر اثر
مصرف بیش از حد مواد مخدر جان سپرد، پس از آن اختلاف جان لنون و پال مک کوای بر سر
رهبری گروه بالا گرفت، رینگو طبل زن گروه نیز برای مدتی از آنهاجدا شد اما برای
تهیه آلبوم سفید"withe album"
برگشت.
9 ژانویه 1969بیتلها یکبار دیگر دورهم جمع شدند
تا آخرین آلبومشان به نام
"Abbey Road" منتشر کنند این آلبوم فروش خوبی بدست آورد و
پاول به خوبی توانست از عهده رهبری گروه برآید ترانه "let it be" سرانجام در 8 می 1970 منتشر
شد و یک ماه بعد از آن پاول در یک آگهی عمومی گفت که میخواهد از گروه بیتلها جدا
شود و به این ترتیب یکی از محبوبترین گروههای راک اند رول پس از یک دهه پر فراز
و نشیب به کار خود پایان داد.
آلبومها:
1- Please please me 1963
2- With the beatles 1963
3- A hard day’s Night 1964
4- Beatles for sal 1964
5- Help! 1965
6- Rubber Soul 1965
7- Revolver 1966
8- Sgt. Pepper’s lonely 1967
9- Magical mystery tour 1967
10- The beatles (the white Album) 1968
11- Yellow submarine 1969
12- Abbey road 1969
13- Let it be 1970
14-The beatles (1962-1966) 1973
15-The beatles (1967-1970) 1973
16-The Beatles 1 2000
17-Let it be 2003